04. Under her wings
زیر بال هایش
I listen to the mournful whispers
Behind every scar I make
Dark clouds fill my body
And my heart is left empty
من به زمزمه های اندوهنام گوش فرا می دهم
پشت هر زخمی که میبینم
ابر هاس تیره پیکر مرا پر میکنند
و قلب من تهی باقی گذاشته می شود
Down on my knees
Trying to face the fear
نشسته بر زانو ها
برای مواجهه با ترس تلاش می کنم
Down on my knees
With my unbalance and sorrow
Trying to face the fear
That mirrors in my eyes
For few seconds in oblivion
For few seconds lost in blood
Another dream collapsed
درحالیکه زانو زده ام
همراه اندوه و تزلزل من
برای مقابله با ترس تلاش میکنم
ترسی که در چشمانم منعکس می شود
برای کند ثانیه درون فراموشی
برای لحاظاتی اندک در خون
رویای دیگری شکست..
In this madness I can't rest
Can't stand these haunting thoughts
That bury every hope
I ever had in me
در این جنون آسودگی ممکن نیست
این افکار شکارچی را نمی شود تحمل کرد
افکاری که همه امیذ هارا دفن می کند
هر امیدی که در خود داشته ام
Sorrow lacerates my skin
And I don't feel the pain
The coldest rain must have killed
The last flame I had in me
Can't you give me your hand
اندوه پوست مرا می درد
و من درد را حس نمی کنم
سردترین باران ها باید که سقط شود
آیا تو نمی توانی دستانت را به من بدهی..؟
I can't perceive the warmth of your fire
I feel like losing you
And I cry for my dying angel
As she makes me under her wings
من از ادراک حرارت زندگی تو راعاجزم
و احساس میکنم که انگار از دستت می دهم
و من برای فرشته در حال مرگم اشک می ریزم
درحالی که اون مرا زیر بال هایش می گیرد...
Sorrow lacerates my skin...
Sorrow lacerates my skin...
اندوز پوست مرا می درد...
اندوه پوست مرا می آزارد...
نظرات شما عزیزان: