دلنوشته ای بر ساحل مهتاب

we are one of possiblities of his mind

we are a consciousness 

 

 

[ جمعه 11 بهمن 1398برچسب:, ] [ 1:38 ] [ علیرضا ] [ ]


عرض شه که

 

امتحان ها بدجور زخمیمون کرد

خیلی بد جور 

ولی نمیدونم چرا به این زودی خستگیش در رف از تنم :))

قبلنا بیشتر طول میکشی


 

here we go again

دوباره اومدم شرکت

یه ماهی میشه کلا سر هم نزده بودم

و همچنان هم تنهام نمیدونم چرا هیشکی نیس :))

 

نسکافه هارو هم تموم کردن -_-

تف تو روحشون


 

بری چندین تومن بدی باطری جدید بخری بیای بندازی رو مولتی متر همون اول ارور بده

د فاک


به طبع موسیقیم .. شدیدا نگرانم :))

اینا چیه گوش میدم آخه

دو سه ماه پیش بهتر بود ناموسا

 

یه ماهه هی دارم دو تا آلبوم از دیمو بورگیر رو میگوشم عین خر



 

نمیدونم چیکار کنم

بازم درد همیشگی...

 

چرا این قدر همه چیز غریبه به نظرم میاد..؟

 

 

 

 

 

 

[ شنبه 5 بهمن 1398برچسب:, ] [ 15:44 ] [ علیرضا ] [ ]