در آستانه فصلی سرد
در محفل عزای آینه ها
و اجتماع سوگوار تجربه های پریده رنگ
و این غروب بارور شده از دانش سکوت
چگونه می شود به آن کسی که میرود اینسان
صبور ،
سنگین ،
سرگردان .
فرمان ایست داد .
چگونه می شود به مرد گفت که او زنده نیست ، او هیچوقت زنده نبوده است...
______
چه قدر سردمه
چه قدر این روزا ملالت آور و سنگین و سرد میگذرن
دلم یه game over میخواد :|
نظرات شما عزیزان:
پاسخ: افتر سو منی دیز اسم بنویس -___-