دلنوشته ای بر ساحل مهتاب

The caress I waited for eternity

باز دارم تو خواب راه میرم....


 

باز دارم تو خواب راه میرم 

و فرقش با همیشه اینه که

بیش از حد عاشقشم..

شایدم صرفا یادم رفته حسش..

نمدونم


دلم میخواد توصیفش کنم

نمیشه

ینی

ذاتشه که نشه توشیف کردم

 

دلم میخواد بیشتر از این گم شم... 

دور تر 

خیلی دور... 


طی سالهایی ک گذشته

یهم ثابت شده

خودآگاه آدم 

احمق تر از چیزیه که میتونیم تصورش رو کنیم

 

ممکنه خیلی چیزا ک فکر میکنیم باورشون داریم

درست نقطه مقابل چیزی باشه که واقعا هست و ناخودآگاه درکش کردیم

اما به دلایلی... 

آره 

You got the idea

 


نه های نیستم :|  :))


البته... 

یه بدی دیگری داره این حالم

و اون

طبعا چیزی نیس جز

Insomnia ! 

واقن داره کم کم جدی میشه


 

 

 

 

 

 

[ دو شنبه 6 آبان 1398برچسب:مگ, ] [ 2:12 ] [ علیرضا ] [ ]


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 22 صفحه بعد